موضوع دیگر که پیش بینی می تواند کرد این است که اصوات مرکب با تعداد بیشتر اجزا غیرکودک سمعک اینترتون شده در هارمونیک ها دیسپارچ هایی دروه ای عصبی را بر می انگیزاند که، متناسب با فاز کوک فرکانس BEAT است و همچنین متناسب با اختلاف در فرکانس بین اجزا اصوات تحریک شده هستند. مطالعات قبلی نیز این دو پیش بینی را مشاهده کرده بودند. پاسخ عصبی در منطقه A1 یک نوع بوزینه که توسط یک مجموعه اصوات هارمونیک با میزان غیرکوک شدگی اندک در ویا نزدیکی BF جهت اعصاب بدست آمده است که اغلب نسبت به اصوات مرکب با هارمونیک های کوک شده پاسخ های افزایش یافته تری ایجاد می کند . با این حال الگوی یک زمانی پاسخ هنگامیکه در هارمونیک نهم 9th غیرکوک شدگی وجود داشته باشد نسبت به دیگر اجزا سیگنال وجود خواهد داشت . به علاوه AEP ثبت شده از تیغه فوقانی منطقه A1 یک سمعک استارکی مشابهتی مثل ORN در انسان که برانگیخته شده با اصوات هارمونیک که مقداری جزء غیرکوک شده دارند دیده میشد (شکل 8.10 ).
این اطلاعات موازی ، پیشنهاد می کند که پاسخ های عصبی ثبت شده در حیوانات ممکن است یک افق برای درک مکانیسم فیزیولوژی برای درک ارگانیزیشن سیستم شنیداری براساس ارتباط هارمونیک حاصل کند . برای افزایش پاسخ عصبی بدست آمده از این جزء غیرکوک شده منطقی به نظر می رسد که این افزایش برای نورون هایی با BF متناسب با جز غیرکوک شده وجود خواهد داشت . با این حال افزایش پاسخ و تغییرات در الگوی دیسپارچ شده توسط مجموعه غیرکوک شده هم دیده می شوند حتی هنکامیکه فرکانس جز غیرکوک شده متناسب با نورون نباشد . بنابراین در حالیکه پاسخ های غیراختصاصی مدوله شده ممکن است کشف غیرهارمونیک بودن را نشان دهند ولی این قضیه نمی توند درک افتراق را براساس غیرهارمونیک بودن اصوات را توجیه کند . درک افتراق یک جز غیرکوک سمعک شده از مجموعه هارمونیک یک نوع خاص از فرمنت شنیداری را ایجاد می کند که آن هم براساس غیرهارمونیک بودن است . به طور تیپیکال دو یا چند مجموعه یک سیگنال مثل اصوات گفتاری را می توان برای این هدف استفاده کرد . چندین مدل و تئوری برای چگونگی افتراق اصوات براساس اختلاف FO پیشنهاد شده است .
درباره این سایت